محل تبلیغات شما

پرسش مهر دوره بیستم مدرسه غیر دولتی قائم



محله ای که از آن سخن گفته می‌شود موقعیتی تربیتی است که به عنوان جزئی از جامعه، تلاش دارد با دور کردن تمامی زشتی‌ها، نازیباییها و منکرها از خود، عطر خوشبو و دل انگیز خیرها، خوبی ها و معروفها را در خود متجلی سازد. تمامی افراد ساکن در این محله در تلاش اند که با تأسی به ارزشهای دینی اسلام، خود را به خیر و فضیلت و نیک بختی آراسته سازند. آنان به خوبی می‌دانند که بنی آدم اعضای یکدیگرند و با ناراحتی یک عضو سایر اعضا نیز به درد خواهند افتاد، خوب می‌دانند که نسبت به همسایه خویش تا چهل خانه مسئولیت دارند. آنان به خوبی می‌دانند که کسی که صدای ندای مسلمانی را جهت کمک خواهی بشنود و به آن توجه نکند مسلمان نیست و به خوبی این پیغام الهی را شنیده اند که باید یکدیگر را دعوت به خیر و معروف کنند و از منکرها باز دارند.

مجموع ظرفیتهای موجود در این محله اعم از مسجد، حسینیه هیأت مذهبی، معتمد محله، کتابخانه، فرهنگسرا، باشگاه ورزشی، پارک، مرکز بهداشت و درمان، مغازه و فروشگاه به دنبال آن هستند که با فراهم آوردن بسترهای لازم، زمینه نزدیک شدن افراد محله را به حیات طیبه فراهم آورند. تمامی افراد محله به دنبال آن هستند که با همیاری و همدلی در فضایی صمیمانه و دوست داشتنی در راستای ارتقا و تعالی خود و دیگران و محیط زندگی خویش تلاش نمایند محیط اجتماعی خویش را از تمامی عوامل هستی زدای مادی و معنوی پاک سازند وشرایط مصونیت بخشی را در محله خویش ایجاد نمایند.

افراد محله با بهره‌گیری از ظرفیتها و امکانات مختلف به دنبال آن هستند که محیط تربیتی خویش را به تمامی زیباییها آراسته و از تمامی زشتی‌ها پیراسته گردانند و سلامت، امنیت، معنویت، محبت و رحمت را بر محله حاکم سازند. در این محله توجه به وضعیت و نیازمندی‌های مادی و معنوی تمامی افراد مورد نظر است و تلاش میگردد با ساز و کار مناسب، نیازمندیهای افراد شناسایی گردد مورد پیگیری قرار گیرد. در این محل رسیدگی دائم به وضعیت خانواده‌ها صورت می‌گیرد و همگان تلاش دارند دست یاری به هم بدهند. کودکان، نوجوانان و جوانان و سالمندان در این محله از جایگاه ارزشمندی برخوردار هستند و تلاش می گردد در برخورد با مسائل از تجربیات و توانمندیهای آنان بهره گرفته شود. محله آمادگی دارد که مجموع ظرفیتهای سازنده و مفید خود را در اختیار مدرسه دوست داشتنی» قرار دهد و در زمینه های مختلف با این مدرسه تعامل و همکاری داشته باشد.

مسجد واقع در محله، به عنوان بستر اصلی ایجاد تعاملات و ارتباطات مثبت و سازنده، آمادگی کمک به مدرسه در راستای ایجاد توانمندی‌های لازم در مربیان و متربیان را متناظر با ساحتهای مختلف تربیتی با تاکید بر ساحت تربیت اعتقادی، عبادی اخلاقی دارد.

خانه سلامت و مرکز بهداشتی و درمانی محله، آمادگی کامل دارد که پذیرای دانش آموزان باشد و در راستای ارتقای سلامت زیستی و بدنی آنان نهایت تلاش خود را به کار می بندد.

کتابخانه موجود در محله با دارا بودن کتابهای مفید و سازنده و فضا و امکانات مناسب مطالعاتی، آمادگی پذیرش تمام مربیان و دانش آموزان و پاسخگویی به نیازهای علمی آنان را در زمینه‌های مختلف دارد.

پارک و فضای سبز طراحی گردیده در محله، آماده پذیرایی از مربیان و دانش‌آموزان است که در راستای ارتقای سلامت جسمی و روانی خویش ساعاتی را در این ماه محیط شاداب و مفرح حضور پیدا کنند و از نعمتهای الهی بهره مند گردند.

فرهنگسرای موجود در محله، آماده پاسخگویی به نیازهای آموزشی و پرورشی معلمان و دانش‌آموزان با برگزاری کلاسهای آموزشی، ورزشی، هنری و فرهنگی است.

باشگاه ورزشی موجود در محله آمادگی آن را دارد که معلمان و دانش‌آموزان ساعات مناسبی از روز را در آنجا حضور یابند و از تمامی امکانات و تجهیزات ورزشی در راستای تقویت سلامت جسم و روان خویش بهره گیرند.

افراد ساکن در محل آمادگی آن را دارند که توانمندی‌ها و تجربیات ارزشمند خویش را در عرصه‌های علمی، ورزشی، اقتصادی، فرهنگی، ی و اجتماعی در اختیار معلمان و دانش آموزان در مدرسه قرار دهند. همچنین هویت علمی، فرهنگی محله در مدرسه شکل می‌گیرد و مدرسه تابلو و نماد باورهای فرهنگی، اجتماعی محله است. نام مدرسه یادآور شخصیت‌های دینی و ملی محله است. محله آمادگی دارد مجموعه ظرفیتها و امکانات ورزشی، آموزش قرآن و آموزش خانواده خود را در اختیار افراد محل قرار دهد و پیگیر رفع بی سوادی در محله برای تامین افراد باشد. مدرسه قسمتی از شناسنامه محله است و تمامی فناوری‌های نوین خود را جهت بهره گیری در اختیار محل قرار می‌دهد. هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش در این محله به گونه‌ای طراحی گردیده اند که پاسخگوی نیازهای محله باشند. وجود مدرسه در این محله باعث تقویت باورهای ارزشی و فرهنگی افراد محله گردیده است و نوع معماری مدرسه، بر مبنای الگوی معماری اسلامی - ایرانی و محله است. ساختمان مدرسه زیباترین، باشکوه ترین و معتبرترین ساختمان محله است. مدرسه آمادگی آن را دارد که با دعوت از افراد محله و خانواده‌ها و ارائه آموزش‌های لازم تربیتی، علمی، روانشناختی، ی و اجتماعی، زمینه ارتقای معرفت و بصیرت بخشی و تعالی آنان را فراهم آورد. مدرسه آمادگی آن را دارد که همراه مسجد، پایگاهی مستحکم برای بررسی مشکلات و مسائل و پیگیری درخواستهای افراد محله و خانواده‌ها باشد. معلمان و دانش‌آموزان حاضر در موقعیت تربیتی مدرسه، آمادگی کامل دارند که با همکاری و تعامل با افراد محله در راستای رفع نارساییهای اخلاقی، آلودگی‌های صوتی، دیداری و زیستی محله نهایت تلاش خود را به کار ببندد و روز به روز در راستای ارتقای جایگاه محله و اصلاح و ساماندهی و سازندگی آن در ابعاد مختلف جهت دستیابی به محله دوست داشتنی همت گمارند.

افراد محله از اینکه موقعیت تربیتی مدرسه، جو و فضای سالم رشد یابنده ای را در محله ایجاد کرده است، احساس تعلق خاصی نسبت به مدرسه دارند و به عشق می ورزند و به دنبال آن هستند که برای ارتقای جایگاه و رشد و تعالی هر چه بیشتر آن تلاش نمایند؛ که این امر منجر به دستیابی هر چه بیشتر فرزندانشان به شایستگیهای لازم در ساحتهای مختلف تربیتی می‌گردد. افراد محله از اینکه موقعیت تربیتی مدرسه با فراهم آوردن بسترهای لازم و بهره‌گیری از معلمان توانمند و محتوا و روشهای تربیتی مفید و سازنده و آخرین یافته‌های علمی و پژوهشی در راستای تکوین و تعالی هویت فرزندانشان در ابعاد و مراتب مختلف، نهایت تلاش خود را در فضای صمیمی، محبت آمیز و با نشاط به کار می‌بندند، بر خود می بالند. از اینکه مدرسه با فراهم آوردن ساز و کار لازم در راستای توانمندسازی افراد محله و خانواده‌ها در ابعاد مختلف تلاش می‌کند، بسیار خرسند هستند و با خود عهد کرده اند که با تمام وجود پشتیبان و یاور مدرسه در امر تربیت باشند. در مجموعه این که اهالی محله از این محله و مدرسه راضی هستند و این محله را دوست دارند.


من به عنوان یک معلم می‌دانم که پیام آوران الهی به عنوان برترین معلمان و مربیان بشر، بهترین مدرسه تعلیم و تربیت را بنیان گذاشته اند. این مدرسه از چنان اهمیت تربیتی برخوردار است که خدای متعال با آن بر مومنان منت نهاده است؛ پیامبران مصداق های عملی و الگوهای عینی این موقعیت تربیتی هستند که خداوند حکیم فراروی آدمی گذارده است و من به عنوان ادامه دهنده راه آنان در پرتو هدایت آنان چگونه زندگی کردن را در این مدرسه آموخته ام. حال که به عنوان یک معلم توفیق آن را پیدا کرده ام که ادامه دهنده راه آنان باشم و امر هدایت دانش‌آموزان را در محیط مدرسه به عنوان بخشی از این مدرسه بزرگ، بر عهده گیرم، باید در این موقعیت تربیتی و توانم زمینه‌های دستیابی به حیات طیبه و قرب الهی را برای دانش آموزان فراهم آورم و تمامی استعدادهای آنان را جهت رسیدن به سعادت هدایت نمایم. برای تحقق چنین هدفی، کتاب تربیتی قرآن کریم و سیره نظری و عملی معلمان بزرگ بشریت یعنی پیامبران و امامان (ع) را به عنوان چراغ راه خویش برگزیده ام.

قبل از شروع به انجام رسالت سنگین هدایتی خویش، شایستگی های لازم را در خویش فراهم آورم، به طوری که این شایستگیها در تمامی مظاهر وجود من پدیدار گردد و پیوسته به دنبال اعتلا و رشد توانمندیهای اخلاقی، علمی و حرفه‌ای خویش هستم تا بتوانم به عنوان اسوه ای حسنه در دانش آموزانم تاثیرگذار باشم. به زیور علم و دانش و خردورزی آراسته می گردم. مراقب گفتار و رفتار خود هستم و آنچه می‌گویم عمل می‌کنم. دارای حسن خلق و فروتنی هستم.

صبر و بردباری را ملکه وجودم می‌سازم، شوق به کسب علم و دانش را در دانش‌آموزانم شعله‌ور می سازم، محبت، دلسوزی، نرمش، رحمانیت و کرامت نسبت به آنها خواهم داشت و از روش‌های تکریم در تعلیم استفاده می نمایم.

با استفاده از فناوری‌های نوین، اهتمام به امر پژوهش و تحقیق، ارتقای سطح مطالعاتی و بهره‌گیری از تجربیات ارزشمند و یافته های معتبر علمی، تلاش می‌کنم که توانمندی‌هایم را ارتقا بخشم تا بتوانم اثربخشی مطلوب در دانش آموزانم در راستای ارتقای علم و دانش و معرفت داشته باشم. و حالات روانی، نیازها و غرائز و چگونگی شکوفاسازی استعدادهای دانش آموزانم آشنا هستم، با دارا بودن صلاحیتهای لازم از جنان نفوذ و توانی برخوردارم که می‌توانم فضایل نیکو را در قلوب دانش آموزانم راسخ گردانم و اعتماد به نفس آنان را تقویت نمایم و توجه به ارزشهای انسانی را در آنان بیدار سازم. امید به آینده و آینده نگری را در آنان تقویت گردانم و زندگی هدفمند و معنادار و راه‌های دستیابی به آن را برایشان تصویر نمایم.

من از امام بزرگوارم، حضرت علی (ع)، که انسان کامل و معلم واقعی بشریت بوده است، آموخته ام که به عنوان یک معلم که امر هدایت دانش‌آموزان را بر عهده گرفته‌ام باید همچون طبیبی باشم که با طب خود به دنبال دانش آموزان نیازمند به طبات روحی باشم و با داروهای خویش که همان ارائه معرفت و بینش صحیح است، از بروز دردهای آنان پیشگیری نمایم و در صورت بروز درد، دست آنان را بگیرم و با آن همراه شوم تا دردهایشان را درمان سازم و آنان را از غفلت و ناآگاهی، ناامیدی و بی رغبتی، تنبلی و تن پروری، بی‌مبالاتی و بی‌مسئولیتی، دنباله‌روی و تقلید گرایی محض، خفت و رذالت نجات بخشم.

به دلیل نقش الگویی که من برای دانش آموزان دارم، چگونگی ظاهر و باطن من در چگونگی تربیت آنان تاثیرگذار خواهد بود؛ بنابراین من تلاش می نمایم ظاهر خویش را آراسته سازم، وقار و نزاکت را مراعات نمایم، نظم در انجام امور را مبنای کار خویش قرار دهم و پایبندی جدی به رعایت عدالت در فرایند انجام کارم داشته باشم.

بیان دلنشین، روان و اثربخش داشته باشم. دانش و معرفت لازم نسبت به موضوعات درسی داشته باشم و با به کار بردن و سازوکارهای لازم و دستیابی به توانمندی های لازم، تلاش در جهت ارتقای سطح بصیرت دانش آموزان در ابعاد مختلف داشته باشم.

ارائه مطالب در کلاس درسم به گونه‌ای باشد که باعث تقویت نشاط و امید در دانش آموزان گردد و با القای انرژی مثبت در آنان، آینده روشن را فرا رویشان قرار دهم و شوق به یادگیری و علاقه مندی به حضور در کلاس و مدرسه را در آنان ایجاد نمایم. روشهای تدریسی که من در کلاس به کار می برم چنان باشد که منجر به تبیین، بررسی و ارزیابی موضوع گردد و موجبات بینش، بصیرت و فهم عمیق دانش‌آموزان را فراهم آورد، مواجهه مناسب دانش‌آموزان را با مسائل اساسی به همراه داشته باشد و او را به تلاش و فعالیت و تفکر و تعقل وادارد.

بنابراین با نظر به روشهای به کار رفته در کتاب انسان ساز قرآن کریم تلاش خواهم کرد از روش‌های تمثیل، تشبیه معقول به محسوس، مشاهده، گردش علمی، آزمایش و تجربه، داستان سرایی و قصه‌گویی، طرح سوال و تحریض فکر، استدلال، شیوه های نمایشی، سخنرانی و روش سمعی و بصری از طریق ارائه الگو بهره بگیرم. در کنار این موارد، من از مدرسه، خانواده و دانش آموزان انتظار دارم؛ که محیط مدرسه بستر مساعدی را جهت اعتلای ظرفیت‌های معنوی، اخلاقی، علمی و حرفه ای من در فضایی صمیمی و همدل فراهم آورد. زمینه دستیابی مرا به تجربیات رشد یابنده و تعالی بخش آموزشهای مورد نیاز فراهم آورد. امکان بهره گیری از تجربیات مفید صاحب‌نظران و اولیا را برایم فراهم آورد و از توانمندی‌های من در انجام امور بهره گیرد تا بدین وسیله کرامت من پاس داشته شود.

خانواده ها به من اعتماد کنند و این خود بدانند. نقاط قوت و ضعف فرزندانشان را صادقانه به من بگویند، مسائل و مشکلاتی که در خانه در راستای امر تربیت فرزندانشان وجود دارد با من در میان بگذارند. در کنار من باشند تا در فضای تعاملی و صمیمانه در کنار هم با دوراندیشی و تدبیر بتوانیم در راستای توانمندسازی فرزندانشان و دستیابی آنان به شایستگیهای مورد نیاز در ساحت های تربیتی، اعتقادی، عبادی، اخلاقی؛ زیستی، بدنی؛ علمی، فناوری؛ اجتماعی، ی؛ اقتصادی، حرفه ای و هنری، زیبایی شناختی با نگاه تکلیف محور و پاسخگو تلاش‌های درخوری انجام دهیم.

همچنین از دانش آموزان انتظار دارم با نظر به کلام گهربار امام سجاد (ع) حق مرا پاس بدارند، جلسه درسم را محترم بدارند، به مطالبم خوب گوش دهند و توجه کنند، اگر انتقادی و عملکرد من دارند با خود من در میان بگذارند نه آنکه پشت سرم سخن گویند. فضایل مرا در نزد دیگران آشکار سازند تا بدین ترتیب کرامت من در برابر آنان و خانواده‌هایشان بزرگ داشته شود و بدانند که من نیز به مانند پدر و مادر آنان و در کنار خانواده آنان با تمام وجود به دنبال اعتلای کمال وجودی آنان هستم و دستیابی آنان به موفقیتهای مختلف دینی، اخلاقی، علمی، هنری و ورزشی، سرور و بهجت زائدالوصفی را در من پدید خواهد آورد؛ چرا که می‌دانم تحقق این امر موجبات خشنودی و رضایت خداوند، آنان و خانواده هایشان را از من فراهم خواهد آورد.


ما به عنوان پدر و مادر می‌دانیم که مهمترین نقش را در زمینه سازی رشد و تحول فرزندمان برعهده داریم و به همین منظور است که در آموزه های دین اسلام بر جایگاه ما در فرآیند تربیت تاکید شده است؛ بنابراین ما در برابر پروردگار نسبت به انجام تکلیفهای تربیتی خود باید پاسخگو باشیم. تا زمانی که فرزندمان تمامی اوقات زندگی خود را در محیط تربیتی خانه سپری می کند، تلاش کنیم با عمل خود، او را با معارف و ارزش‌های دینی و اخلاقی مطرح در کتاب تربیتی قرآن کریم آشنا سازیم و محبت به پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) را در دلش زنده گردانیم. از این بابت من و همسرم در خانه تلاش می‌کنیم کفو و همتای هم باشیم و مودت و محبت را در بین خود گسترش دهیم. نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت نماییم و محیط خانه را محلی برای ارتقاء تکامل وجودی خود و کانون آرامش و سکینه قرار دهیم. محبت، صداقت، همکاری و م در امور را سرلوحه کار خویش قرار دهیم تا محیط مناسبی جهت تربیت صحیح فرزندانمان درآینده فراهم آید.

از آنجا که می دانیم لقمه حلال در تکوین شخصیت فرزندمان تاثیرگذار است، تلاش می‌کنیم در تمامی مراحل زندگی به تامین اقتصاد و درآمد خانواده از راه کسب حلال توجه کنیم. علاوه بر آن در نوع تغذیه و شیوه غذا خوردن نیز دقت لازم را داشته باشیم به طوری که در ابتدای غذا نام خدا و در پایان، شکر خدا را بر زبان آوریم.

بعد از تولد تلاش کنیم، نام نیکو برای فرزندمان برگزینیم و او را نیکو تربیت کنیم؛ به گونه ای که او با آداب اسلامی آشنا گردد و خویشتن بانی و تقوا را از همان ابتدای کودکی ملکه وجود خویش سازد. در انتخاب محل ست، تلاش کنیم مکانی را برگزینیم که از هرگونه آلودگی های مادی و معنوی برکنار باشد و شرایط مساعدی جهت ارتقای وضعیت تربیتی فرزندمان فراهم آورد.

تلاش کنیم با نهادینه سازی ارزش‌های دینی و اخلاقی در قول و فعلمان، الگوی خوبی برای فرزندنان باشیم. او را با ارزش عفت و حیا آشنا سازیم و چگونگی مراقبت از خویش و رهایی از آسیب های مادی و معنوی را به او یاد دهیم. تلاش کنیم در فضایی صمیمانه، او را با خویشاوندان سببی و نسبی خویش آشنا سازیم و چگونگی برقراری ارتباط مناسب با آنان با افراد مرتبط جامعه را به او یاد دهیم.

زمینه مساعدی برای بازی کردن و فعالیت‌های سازنده او فراهم آوریم و او را با بازی هایی آشنا سازیم که موجب تخلیه هیجانات، پرورش شخصیت، رشد و شکوفایی استعدادها و عواطف انسانی و ارتقای سطح دانایی و ی حس کنجکاوی او گردد و خلاقیت و نوآوری را در او بارور سازد.

تلاش کنیم با رعایت عدالت هیچگونه تبعیضی بین فرزندان ما قائل نشویم و تمامی امکانات و شرایط لازم را در راستای پاسخگویی به نیازهای وجودی آن جهت دستیابی به کمال فراهم سازیم. تغذیه و شرایط محیطی مناسب برای فرزندمان فراهم آوریم تا توانمندی‌های زیستی و بدنی اش تقویت گردد. بینش و بصیرت لازم را در زمینه ارزش‌های دینی و اخلاقی و روش‌های مناسب به او بدهیم و او را همراه خویش به اماکن و مراسم مذهبی ببریم تا با حضور و مشارکت در این مراسم، زمینه ارتقای تربیت معنوی او فراهم گردد. او را به درون طبیعت و تفرجگاه های مناسب، دیدن فیلم های مفید، بازدید از آثار باستانی و مسافرت های سیاحتی و زیارتی ببریم تا حس زیبایی‌شناسی او تقویت گردیده و سلامت روحی و روانی او تامین گردد.

به او راهنمایی‌ها و معیارهای لازم را جهت انتخاب دوستان خوب بدهیم، محیطها و موقعیتهای تربیتی مطلوب را جهت به فعلیت رسیدن ظرفیت‌های وجودی و ارتقای توانمندیهایش تدارک ببینیم. از آنجا که قرار است فرزندمان وارد موقعیت تربیتی دیگری بشود، تلاش کنیم مدرسه ای برای او انتخاب کنیم که زمینه دستیابی او را به شایستگیهای لازم متناظر با نیازهای وجودی اش در راستای دستیابی به حیات طیبه و قرب الهی فراهم آورد.

حال که فرزندمان وارد این موقعیت تربیتی شده است، در راستای انجام درست تکالیف تربیتی که خداوند بر دوش ما نهاده نمی‌توانیم نسبت به اهداف، برنامه‌ها و اقدامات تربیتی انجام پذیرفته برای فرزندان در این محیط بی‌تفاوت باشیم؛ بنابراین آمادگی کامل داریم که در هر یک از زمینه ها اعم از هدفگذاری، برنامه ریزی، ارزشیابی و اجرا مشارکت فعال با مجموعه عوامل درون مدرسه داشته باشیم. مشارکت ما در فعالیت های تربیتی نخست از منظر تکلیف الهی و پاسخگویی به وظیفه دینی است؛ یعنی ما در بارگاه الهی نسبت به عملکرد تربیتی مدرسه باید پاسخگو باشیم؛ بنابراین با توجه به تلازم حق با تکلیف در امر تربیت انتظار داریم مدرسه در استیفای ای حق بکوشد و ساز و کارهای لازم را جهت تحقق آن فراهم آورد و ما آمادگی آن را داریم که با نظر به قابلیت‌های موجود در ابعاد مختلف، همیار و پشتیبان مدرسه در راستای انجام تکالیف سنگین یعنی تکوین و تعالی هویت فرزندمان در ابعاد مختلف ساحتهای تربیتی باشیم و از اینکه فرزندمان وارد موقعیت تربیتی دیگری شده است که ادامه دهنده و تکمیل کننده و اعتلا بخش تلاش هایی است که م قبلا در خانواده، زمینه‌های آن را جهت دستیابی به حیات طیبه و قرب الهی فراهم کرده ایم، بسیار خشنود هستیم.


من انسانی هستم که خداوند تمایلات فطری حقیقت جویی، گرایش به خیر، فضیلت، جمال و زیبایی، خلاقیت و ابداع و عشق و پرستش را در وجودم به ودیعه نهاده است و پس از خلقت من با بیان جمله  فتبارک الله احسن الخالقین» از خلق چنین موجودی، بر خود احسنت گفت. سپس از روح خویش در من دمید مرا جانشین خویش در روی زمین قرار داد و به زیباترین صورت آفرید و کرامت بخشید و آنگاه تمامی آنچه را در آسمان و زمین است را مسخر من گردانید و هر آنچه در روی زمین است در اختیار من گذارد. از زمانی که آثار تولد من در وجود پر مهر مادر آشکار گشت؛ خانواده‌ام که پایبند به رعایت ارزش‌های دینی و اخلاقی بودند، در همه حال، مراقب بودند دستورات انسان‌ساز دین مبین اسلام را آویزه گوش و جا قرار دهند. آنان در چگونگی کسب مال خویش دقت خاصی داشتند، زیرا می‌دانستند اثر مالی که از راه حرام بدست می آید در نسل آشکار می‌شود.

 مادرم توجه خاصی به سلامت جسمانی و روانی خویش داشت زیرا می دانست تمامی حالات دوران بارداری اش در شخصیت وجودی من تأثیرگذار خواهد بود.

 بعد از آنکه من به جهان هستی قدم گذاردم، بنابر تاکیدات مورد نظر در آموزه‌های دین اسلام، پدر و مادرم تلاش کردند نام نیکو برم گذارند و نیکو مرا تربیت کنند، همچنین پدرم در بدو تولد، بنابر دستور پیامبر اسلام (ص)  در گوش راست من اذان در گوش گوش چپ من اقامه گفتند، باشد که من در طول حیات و زندگی خویش از وسوسه های شیطانی در امان بمانم.

در طول دوران شش ساله عمرن تلاش داشتند تمام زمینه های لازم را جهت دستیابی آگاهانه و آزادانه من به حیات طیبه فراهم آورند. به من آموختند که بینش و نگرشی که نسبت به جهان و مبدأ آفرینش دارم در رفتار و گفتار و کردار من تأثیرگذار است. مبدأ و اساس هستی، وجود خداوند متعال است؛ از ویژگی اساسی شهادت، احاطه افاضه در نظام هستی حاکم است؛ (یعنی حضور خداوند و شاهد و مشهود بودن در تمامی عوالم هستی، احاطه علمی و قدرتی او بر موجودات هستی و عدم محرومیت مجازات جهان هستی از عطای او) آفریدگاری که به هیچ کس ذره ای ستم روا نمی دارد و به عنوان اولین معلم جهان بشریت، پیامبران را به عنوان اسوه ها به نمونه‌های عینی انسانهای کمال یافته در مسیر هدایت من قرار داده تا با تأسی به آنان بتوانم از ظلمتها رهایی و به نور الهی دست یابم و پس از ختم رسالت؛ بهره‌گیری از سیره نظری و عملی ائمه (ع)، رهبران ولایتمدار را سرمشق زندگی قرار دهم. بینشی در مورد مرگ و پس از مرگ به من دادند که حیات دنیوی مرا معنا بخشید و به من آموخت که اگر می‌خواهیم از ورطه مرگی عبث رها گردم باید به زندگی ام معنا بخشم و اگر بخواهم به زندگی ام معنا بخشم باید مرگ را به عنوان یک حقیقت انکار ناپذیر و قانون حتمی حاکم بر تمام موجودات زنده به جهان هستی بپذیرم؛ زیرا یاد مرگ هم بر آرزوهایم و هم بر دردهایم حد می‌زند و آنها را در نظرم کوچک نشان می‌دهد و تاب و طاقتم را در برابر آنها افزایش می‌دهد. به من آموخت که یاد مرگ و پیامدهایش مرا بدین منظر می رساند که خود را همچون مسافری ببینم که باید از فرصت ها بهره ببرند و ره توشه آخرت برگیرد. جهان پس از مرگ را به گونه‌ای برایم تصویر کرد که موجب تغییر در بینش و نگرش، گرایش و عملکردم ‌گردد به طوری که با دو بال خوف و رجا به پیش روم، تا بتوانم تعادل و توازنی مطلوب در مسیر حرکت پدید آورم و از دلدادگی و دلبستگی به دنیا رها گردم. اعتقاد به روز رستاخیز و حیات اخروی را در وجودم بارور ساخت و به من آموخت که معاد مهمترین عامل جهت هدایت و هدفمندی اعمال و رفتارم و ارتقای مسئولیت شناسی، امید و نشاط بخشی در من و دستیابی به سعادت و کمال فردی و اجتماعی است.

 از آن رو که خداوند مرا به عنوان موجودی عاقل، اندیشمند، مختار و مسئول آفریده و پیامبران و امامان را جهت هدایت و پرورش من فرستاده است، عدالت و حکمتش اقتضا می‌کند که پس از این جهان، جهانِ دیگری باشد تا بر اساس ظرفیت‌های مختلف آدمیان، عملکرد آنان مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد و هر یک از افراد به پاداش و کیفر خود دست یابند.

 آنان به من آموختند از آنجایی که دارای کرامت ذاتی و منزلت والا هستم، جهت بروز و ظهور این کرامت باید با مهار کردن خواسته‌های نفسانی و کاستن از دلبستگی های مادی، از جنبه های حیوانی ام بکاهم و خود را خوار نسازم و با محک تقوا و تقویت خویشتن بانی که معیار کرامت است به قرب الهی که هدف آفرینش است دست یابم. در برخورد با دیگران اعم از پدر و مادر، دوستان، همسایگان، معلمان و تمامی آحاد جامعه کریمانه رفتار کنم و همه افراد را با دیده احترام به نگرم و هیچ کسی را پست و حقیر نشمرم و از دیگران نیز انتظار داشته باشم که مرا عزیز بدانند و مایه‌های ارتقای عزت نفس مرا فراهم آورند و همچنین عزتمندی من در گرو آن است که بتوانم در پرتو عقل به تقوا و ایمان راه یابم.

 تمامی تلاش خانواده ام این بوده است که اسلام ناب محمدی(ص) را به من معرفی نمایند، اسلامی که روی سخن آن با تمامی انسانها در هر زمان و مکان است؛ اسلامی که در آن تفکیک دنیا از آخرت؛ فرد از اجتماع؛ جسم از روح و امور مادی از معنوی معنا ندارد. شناخت آن با تکیه بر کتاب الهی و سنت پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) شامل قول، فعل و تقریر صورت می‌پذیرد؛ دینی که با دو ویژگی توأمان ثبات و پویایی؛ پاسخگوی مطلوب به نیازهای فردی و جمعی در گرو تاسیس و تداوم حکومتی مبتنی بر معیارهای اسلامی است که مهمترین زمینه اجتماعی و ی را برای عینیت یافتن حیات طیبه در همه ابعاد و مراتب آن فراهم می‌آورد. در متن کتاب آسمانی آن، خلافت زمین از سوی صالحان و امامت آن بر سراسر گیتی نوید داده شده است و آموزه‌های آن، تصویری از جهان را فرا روی آدمی ترسیم می‌کنند که در آن رفاه، امنیت، آرامش، صلح، علم و دیگر مظاهر سعادت مادی و معنوی یکجا و همزمان در جامعه عدل مهدوی قابلیت دستیابی خواهد داشت؛ دینی که در آن پیامبران و جانشینان معصوم ایشان، با انتصابی الهی، مسئولیت رهبری و ولایت بر جامعه را برعهده داشتند و در عصر غیبت امام معصوم (ع) ولایت امر این مهم را برعهده دارد، یعنی اداره امور جامعه بر عهده فقیهان جامع الشرایط نهاده شده تا در چارچوب قوانین شرعی (احکام اولیه و ثانویه) و استفاده از اختیاراتی که اسلام برای مواجهه با موضوعات جدید اجتماعی به حاکم اسلامی تفویض کرده است نسبت به برپایی حکومت دینی و استقرار آن بر اساس پذیرش و اقبال عموم مردم دیندار اهتمام ورزند.

از آنجا که در وجود من گرایش فطری به حقیقت جویی و کشف واقعیت ها و درک اشیا وجود دارد، من علم و دانایی و دستیابی به آگاهی را دوست دارم. از سوی دیگر به دلیل وجود گرایش ذاتی فضیلت خواهی در وجودم، فضایل جمعی و فردی را پاس میدارم. در ذات من گرایش به جمال و زیبایی وجود دارد همچنان که خدای سبحان زیبایی محض و جمال مطلق است، من نیز زیبایی ها را دوست دارم و آنها را تحسین می کنم و از دیدن آنها لذت می برم؛ بنابراین من دوست دارم ظاهر زیبا، نام زیبا، جامعه زیبا، مدرسه زیبا، خط زیبا و . داشته باشم هاله ای از زیبایی های مادی و معنوی تمام شئون زندگی ام را فرا گیرد. به دلیل وجود گرایش به آفرینندگی و خلاقیت در من، دوست دارم چیزهای نو و آثار جدید بیافرینم و ابداع کنم. گرایش به عشق و پرستش جزء اصیل‌ترین ابعاد وجود من است؛ بنابراین من به دنبال آن هستم که با کنار زدن پرده های غفلت؛ معشوق و معبود حقیقی خود را بیابم و او را عاشقانه عبادت کنم.

 با نظر به اینکه گرایش های فطری زیبا که خداوند در وجود من نهاده است، به دنبال راهی می گشتم که مبتنی بر شناخت حقیقت وجودی و نیازهای فطری ام باشد و امکان به فعلیت رسیدن این گرایش ها را در من محقق سازد. با بهره گیری از عقل که موهبتی الهی و نوری رحمانی است که بدین لحاظ به عنوان پیامبر درونی شمرده شده است و با بهره گیری از هدایت پیامبران الهی به عنوان حجت بیرونی و ظاهری با بررسی و کسب معرفت و بینش و بهره‌گیری از تجربیات ارزشمند دیگران به این نتیجه رسیدم که بهترین راه را دین اسلام تصویر کرده است و بهترین آیین در قرآن کریم تبیین گردیده است؛ زیرا این راه و آیین مبتنی بر تمایلات فطری من است.

بدین لحاظ دین اسلام را به عنوان آیین زندگی خود پذیرفتم؛ دین که بر تکالیف شاق بنا نشده است و از خشونت و تندروی دور است و راه و رسم آن بر امور سهل و آسان بنا شده است. از آنجا که من از توانایی به نام عقل برخوردارم که وجه ممیز من از سایر موجودات جهان هستی است به حسب ذات، مایل به خیرات و کمالات و خواستار عدل و احساس است، ملاک تکلیف، ثواب و عقاب است به وسیله آن حق از باطل و خیر از شر و راه از بیراه تمیز داده می‌شود. بنابراین، خواهان آن هستم که با هدایت مربیان و زمینه‌های مساعدی که در مدرسه برایم فراهم می‌آورند، اقلم از تیرگی‌های شهوت و غضب منزه گردد تا به وسیله آن بتوانم حق را از باطل و خیر را از شر تشخیص دهم و در مسیر زندگی به سوی خیر و سعادت رهنمون گردم.

به غرایزم به گونه‌ای پاسخ دهم که دنیاگرایی و خودخواهی را در من شعله ور نسازد، عواطف من به ترتیبی پرورش یابد که حس دیگرخواهی را با ایجاد لطافت روحی در من تقویت نماید و باعث پرورش و شکوفایی استعدادها و رشد شخصیت من گردد. قلب من مرکز ادراکات حضوری، شهود باطنی و محل دریافت فیض الهی و کانون همه مکتسبات و اعمال نیک گردد؛ آنگونه که فقط حق بگویم و کلام حق بشنوم. طوری تربیت شوم که بتوانم ابتدا رابطه خود با خدا را بشناسم و اصلاح کنم و در سایه آن رابطه خود را با خود، خلق و خلقت بشناسم و از تاریخ عبرت بگیرم و خود را اصلاح نمایم تا در پرتو این سازندگی بتوانم به مراتبی از حیات طیبه و قرب الهی دست یابم.

حال که من وارد محیط تربیتی دیگری به نام مدرسه شده‌ام، انتظار آن است که همانگونه که خانواده ام اهتمام خاصی در راستای هدایت من داشتند مدرسه نیز ادامه دهنده و تکمیل کننده این مسیر باشد؛ زیرا در کنار وجود گرایش ها و قابلیت های مثبتی که خداوند در درون من نهاده است، محدودیت هایی نیز در وجود من است و چنانچه والدینم یادآور شدند خداوند منان وجود گرایش‌های متفاوت را در من عاملی جهت آزمایش و امتحاناتم قرار داده است تا بدانم که چگونه عمل کنم. وجود گرایش های بالقوه مثبت و منفی در من که مبنای تکاملم هستند و وجودم را متعالی می سازند نیازمند فراهم بودن زمینه های مناسب هدایت و رشد توسط مربیان در مدرسه، جهت باروری و به فعلیت رساندن گرایش‌های مثبت و مهار گرایش‌های منفی است و من از اولیای مدرسه انتظار دارم این بسترها را به صورت همه‌جانبه برایم فراهم آورند.

در صورتی که مسیر حرکت من در محیط های تربیتی گوناگون به خوبی تعیین نگردد، امکان لغزش و تزل در من وجود خواهد داشت. بنابراین، من به دنبال محیطی هستم که بسان خانواده ام هم سرشار از عشق، عطوفت، محبت و صمیمیت باشد و مربیان مانند پدر و مادرم با دلسوزی کامل زمینه‌های پاسخگویی مناسب به نیازهای وجودی مرا متناظر با شرایط سنی و توانمندی ها فراهم آورند و در محیطی امن و سالم اقدامات هدفمندی را در راستای ارتقای فضایل دینی و اخلاقی و پرورش استعدادهایم به انجام رسانند. موقعیتی که من بدون هر نوع دغدغه‌ای بتواند نگرانی‌ها، آرزوها و امیدهایم را با مربیان در میان بگذارم و آنان نیز با تمام وجود علاقه مند شنیدن مطالب من و رفع نگرانی‌ها و یاری رساندن به من جهت دستیابی به حیات طیبه و قرب الهی باشند و شرایط و بسترها را به گونه ای فراهم آورند که قابلیت‌های لازم را برای ورود سازنده و موثر به عرصه‌های اجتماعی پیدا کنم و مرا با تکالیفی که خداوند در نسبت با خود، نفسم و دیگران بر عهده ام گذارده است، آشنا سازند و چگونگی انجام این تکالیف را به نحو مطلوب به من بیاموزند تا نسبت به انجام درست تکالیف فردی و اجتماعی خویش مسئولیت‌پذیر و پاسخگو باشم. من دوست دارم در تربیت من، بین مدرسه و خانواده هماهنگی وجود داشته باشد. آنجا که در خانواده می‌بینم، در مدرسه هم ببینم و آنچه را که در مدرسه می بینم در خانواده هم ببینم. در مواقعی که مشکلاتی برایم پیش می‌آید، مدرسه با همراهی خانواده ام به من م بدهند و پاسخگوی سوالاتم باشند، با طرح سوالات جدی، زمینه اندیشه ورزی و تفکر را برایم فراهم آورند و نحوه استدلال نیکو و درست را یاد بدهند. من دوست دارم مربیان در مدرسه مرا با پژوهش و تحقیق آشنا سازند و مطالعه و تحقیق محور کار مرا تشکیل دهد و چگونگی پایبندی به اخلاق پژوهش و رعایت موارد آن مانند: امانت داری، برهان گرایی، کرامت انسانی و ارزش گذاری به اطلاعات معتبر را به من یاد بدهند. به من بگویند هنگامی که در برابر یک مسأله قرار می گیرم، چگونه عمل نمایم. به دنبال آن باشم که با ژرف اندیشی و جامعه نگری، شناخت درستی از ماهیت و حدود مسئله به دست آورم، مجموعه اطلاعات را گردآوری نمایم، با توجه به اطلاعات، حدس ها، فرضیه های علمی صادر نمایم، فرضیات را بررسی کنم و در نهایت پس از تحلیل و بررسی، با انتخاب فرضیه مدلل نتیجه گیری کنم.

در واقع در صورت تجربی بودن مسأله، سه مرحله توصیف، تنظیم فرضیه و آزمون فرضیه را دنبال نمایم و در مسیر انجام کار طوری حرکت کنم که تمامی امور را به خوبی مشاهده کنم، به آزمایش و تجربه دست بزنم و سپس استنتاج و نتیجه گیری نمایم. مهارت های اصلی خوب دیدن، خوب شنیدن، خوب فهمیدن، خوب سخن گفتن، خوب خواندن، خوب نوشتن، خوب انتخاب کردن، کاربرد فناوری، تفاهم و ارتباط مناسب برقرار کردن، تفکر انتقادی و حل مسأله، تصمیم گیری و انجام کار تیمی را به من بیاموزند. حد نصابی از شایستگی‌های لازم را در تمامی ساحت های تربیتی اعتقادی، عبادی، اخلاقی؛ زیستی، بدنی؛ اجتماعی، ی؛ علمی، فناوری؛ اقتصادی، حرفه ای؛ هنری و زیباشناختی به من بدهند.


با توجه به آنکه مدرسه ­ای که من دوست دارم» بر چهار محور اصلی دانش ­آموز، معلم، خانواده و محله استوار است، تلاش کرده ایم با توجه به رسالت اصلی هر یک از این چهار محور، وجود متعالی آنان متناظر با درخواست ­ها و آرمان ­های یک مدرسه دوست داشتنی» را ترسیم نماییم.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها